ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

هانگر گیمز پرندگان آوازخوان و مار‌ها| مروری بر پنجمین فیلم ساخته شده بر اساس داستان هانگرگیمز

هانگر گیمز پرندگان آوازخوان و مار‌ها| مروری بر پنجمین فیلم ساخته شده بر اساس داستان هانگرگیمز

هانگر گیمز پرندگان آوازخوان و مار‌ها| مروری بر پنجمین فیلم ساخته شده بر اساس داستان هانگرگیمز

منتشر شده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

0 بازدید

هانگر گیمز پرندگان آوازخوان و مار‌ها| مروری بر پنجمین فیلم ساخته شده بر اساس داستان هانگرگیمز

هانگر گیمز پرندگان آوازخوان و مار‌ها| مروری بر پنجمین فیلم ساخته شده بر اساس داستان هانگرگیمز

تصنیف پرندگان آوازخوان و مارها، پنجمین اثر سینمایی ساخته شده بر اساس ایده و جهان سازی هانگر گیمز هست که این بار بدون بازیگرای سرشناس و شاخص آثار قبلی تدوین شده؛ با این وجود میشه گفت که از مزیت‌های خاص خودش برخورداره و به تنهایی، میشه بهش به چشم یه اثر دیدنی نگاه کرد.
در جریان این فیلم، ما به 64 سال قبل از اتفاقات فیلم اول هانگر گیمز میریم تا ببینیم این بازی‌ها با چه پشتوانه‌ای رشد کردن و به شکل امروزی خودشون رسیدن و طراحانشون چه فلسفه‌ای رو پشت این بازی، تدوین کردن.

شخصیت اول این فیلم، تام بلیث، در نقش پرزیدنت اسنو هست که در دوره‌ی نوجوانیش به سر میبره و در تلاشه تا بورسیه‌ای که می‌تونه وضعیت خونواده‌ی کوچیکشو متحول کنه رو به دست بیاره. هر چند که اسنو جزو طبقه‌ی اول جامعه است اما مشکلاتی که از سر گذروندن، اونا رو حالا تبدیل به یه خونواده‌ی نسبتا فقیر کرده که به همراه مادربزرگ و دختر عموش زندگی میکنن.
نقش دختر عموی اسنو رو هانتر شیفر بازی میکنه. هانتر یه فرد باورمند به خوبی و انسان دوستی هست و سعی میکنه تا در این زمینه، حامی برادرش باشه اما کشاکش‌های فعلی، داره باعث میشه تا برادرش، باورمندی خودش به همچین مسائلی رو از دست بده و برای رسیدن به قدرت و ثروت، دست به کارهای غیر اخلاقی بزنه.

هشدار: ادامه‌ی این مطلب می‌تونه محتوای فیلم هانگر گیمز رو لو بده.

هر چند که این فیلم در واقع داره 60 سال قبل از اولین فیلم هانگر گیمز رو روایت میکنه اما در این زمان هم، مدت طولانی‌ای از آغاز بازی‌های گرسنگی میگذره و سازنده‌ها به دنبال جذب مخاطب بیشتر هستن. شکل بازی‌ها در این زمان، با بازی‌هایی که در سری‌های قبلی فیلم هانگر گیمز دیدیم هنوز فرق میکنه و میشه گفت که شکل خیلی خیلی ساده‌تری داشته.

ایده‌ی سازنده‌ها برای افزایش مخاطب اینه که این دفعه از نخبه‌های جامعه‌شون که در شرف ورود به دانشگاه هستن بخوان هر کدوم مدیریت و تربیت یکی از شرکت کننده‌ها رو به عهده بگیرن. به علاوه، اسنو تبدیل میشه به ایده‌پرداز سری جدید بازی‌های هانگرگیمز که این هم به نوبه‌ی خودش برای محکم‌تر کردن جای پاش یه امتیاز به حساب میاد.
در این زمان، پرزیدنت اسنو هنوز تردید‌ها و دو دلی‌های زیادی رو تجربه میکنه و میشه گفت که شخصیتش شکل نگرفته. اخلاقیاتش اونو در مقابل میل بی‌حد و حصری که برای کسب قدرت و ثروت داره قرار میده. با این وجود، پیشکشی که مسئولیت تربیتش به عهده‌ی اسنو میوفته، بنا به دلایلی، راهشو به دل این پسر جوون باز میکنه.
لوسی گری یه شرکت کننده‌ی معمولی نیست و در سکانس اول حضورش می‌بینیم که یه مار رو تحت کنترل داره و اونو توی لباس دختر شهردار میندازه که داشت بهش میخندید و تمسخرش میکرد.
لوسی گری همچنین به خاطر تواناییش در خوانندگی مورد توجه قرار میگیره. تام برای کمک به لوسی و حفظ بقاش، تقلب میکنه که این موضوع غیر قابل بخششی در جریان بازی‌هاست.
نویسنده به کرار از استعاره‌های خودش در این فیلم، استفاده کرده و طرز استفاده‌اش هم خیلی هنرمندانه است. یکی از جالب‌ترین شخصیت‌ها، دکتر گاول هست که یه پزشک سیاه پوست با چهره و فریک جنون آمیزه و توی آزمایشگاهش انواعی از جونورا رو نگه میداره و روشون آزمایش میکنه. یکی از بخش‌های بزرگ کلکسیونش، مار‌هایی هستن که در نهایت وارد جریان بازی هم میشن و به تنهایی باعث مرگ تعدادی از پیشکشا میشن.

باز هم تنها کسی که با وجود لمس شدن به دست این مارا زنده میمونه لوسی گری هست. مار‌ها حتی اطرافش هم حلقه میزنن اما این پایان کارش نیست و اون از زمین مسابقه، زنده بیرون میاد.

 

اسنو به خاطر تقلبی که مرتکب شده به منطقه‌ی هشتم تبعید میشه تا یه دوره‌ی خدمت رو پشت سر بذاره اما ترجیح میده تا به منطقه ی 12 بره یعنی جایی که شانس دیدن دوباره‌ی لوسی رو داره.
اینجا جایی هست که کم کم حس میکنیم لوسی واقعا اون چیزی نیست که نشون میداد و اسنو از این که احساساتش به دست همچین زنی درگیر شده احساس خوبی نداره.
این دو حتی دست به یکی میکنن تا از مناطق 12 گانه فرار کنن و وارد یه منطقه‌ی آزاد بشن اما در مسیر فرار، به یه کلبه میرسن و لوسی غیبش میزنه. اسنو به جنگل میره تا دنبال لوسی بگرده اما وقتی یه تیکه از لباس لوسی رو پیدا میکنه و از روی زمین برش میداره، یه مار میپره و دست اسنو رو نیش میزنه. اسنو متوجه میشه که اینم میتونه کار لوسی باشه برای اینکه اونو زمین بزنه.


سکانسای پایانی فیلم، اتمسفر زیبایی به خودش گرفته و بازی تام بلیث هم به گیرایی این بخش، اضافه کرده. اگر شما توی این فیلم به دنبال هیجان و کشش‌های داستانی سری‌های قبلی هانگر گیمز باشید، احتمالا قراره که مثل خیلی‌های دیگه، حس ناامیدی رو تجربه کنید. این اثر، ویژگی‌های مستقل زیادی داره و تمرکز خیلی کمی روی زمین مبارزه و هیجاناتش داره. در این زمان، همونطور که پیش از این هم گفته شد، هنوز شکل امروزی بازی‌های گرسنگی ابداع نشده و تمام مبارزه توی یه سالن مخروبه‌ی نسبتا کوچیک اتفاق میوفته و مدت زیادی هم طول نمیکشه.

جمع‌بندی
من از اونایی بودم که با امید کمی سراغ این فیلم رفتم چون سری‌های قبلی هانگر گیمز رو دوست نداشتم و در نظرم بخش زیادیش صرفا سعی داره تا بیننده رو با خشونت و لحظات اضطراب آوری از بقا سرگرم کنه، اما این فیلم، بازی و کارگردانی تاثیرگذاری داشت و راجب طرز فکر افراد درگیر این دنیای طبقاتی صحبت کرد.